صفحات

۱۳۸۹ بهمن ۱۱, دوشنبه

شعری زيبا با نام مهلکه از خانم مهوش ثابت از زندان

شعری زيبا با نام مهلکه از خانم مهوش ثابت از زندان

مهلکه

(شعری از مهوش ثابت)





آه در این سجن، چه با ما کنند == خاک به افلاک، چه سودا کنند
تیغ ، اگـر بر رگ ما می زننـد == خون به دلِ لالة صـحرا کنند
مُهر اگـر بـر لب ما می نهنـد == غنچهدهانان لب خود وا کنند
خاک، اگـر پیـکر ما می شـود == از گِلِ ما محشـر کبری کنند
جام و سـبويی اگر ازما شکست == میـکده ها زنده و بر پا کننـد
پای اگـر بر سـرِ ما می زننـد افسـر ما ، گنبـدِ مـینا کنند ==
خار اگـر بر سـرِ ما می نهنـد == زنده جهان از دَمِ عیسی کنند
چاه اگـر در رهِ مـا می کَننـد == یوسف کنعان همه پیدا کنند
بیـم نداریم ز طوفـان چه باک == کشتی نوحی سوی دریا کننـد
گـر خَزَفـی در رهِ ما گم شود == تاج جواهر همه پیـدا کننـد
پای بـه زنجیـر اگـر کرده انـد == شهپرِ اندیشـه هویدا کننـد
راه بـه این پیـر اگـر بستـه اند == خیلِ جوانان همه غوغا کننـد
گر همـه این بزم تماشـا کننـد == از چه از این مهلکه پروا کنند


 

  • Digg
  • Sphinn
  • del.icio.us
  • Facebook
  • Google
  • Furl
  • Reddit
  • StumbleUpon
  • Donbaleh
  • Technorati
  • Balatarin
  • twitthis

0 نظرات:

ارسال یک نظر

 
ساخت سال 1388 روزنامه اینترنتی ای بهاء.قدرت گرفته با بلاگر تبدیل شده به سیستم بلاگر توسط Deluxe Templates. طراحی شده بوسیله Masterplan. . بهینه شده برای سیستم فارسی مجتبی ستوده